معنی از رودهای جاری ایران
حل جدول
کالشور
از رودهای ایران
جاجرود، طالقان، دیاله، زاینده رود، قره سو، کالشور، کر، کنگاکوش
کالشور
دالکی
سیمینه رود
قره سو
کارون، ارس، زاینده رود، جاجرود
قرهسو
جاری
روان، سیال
زن برادر شوهر
فرهنگ عمید
روان، رونده، درجریان: آب جاری،
[مجاز] رایج،
٣. کنونی، فعلی: ماه جاری،
نسبت میان زنان دو یا چند برادر با یکدیگر، زنِ برادرشوهر،
گویش مازندرانی
نسبت همسران دو برادر به هم، جاری، در جریان رود، بالا
مترادف و متضاد زبان فارسی
روان، ساری، سیال، جریان، عادله، فعلی، رایج، شایع، عادی، متداول، معمول، جاریه
فارسی به عربی
ذهاب، رواسب طینیه، طیار
معادل ابجد
710